تاثیر عوامل روانشناختی بر روی کمر درد و درمان آن
هزینه ها و فشارها ناشی از ناتوانی مربوط به کمردرد در دهههای اخیر به شدت افزایش یافته است.
از این رو شناخت دقیق عوامل موثر در ایجاد کمردرد و درمان آن ضرورت پیدا میکند.
تاثیر عوامل روانشناختی بر روی کمردرد به اثبات رسیده است.
اکثر محققان امروزه معتقدند که عوامل روانشناختی تاثیر زیادی برای درمان موفق کمردرد مزمن دارند (فینگستن، ۱۹۹۶).
بنابراین درمان بایستی جنبه های روانی را مد نظر قرار دهد تا مشکلات عاطفی و احساسی کاهش یافته و الگوهای رفتاری (که استراحت را پیشنهاد می کنند و فرد را از فعالیت های جسمانی باز می دارند) تغییر کنند و ترس از فعالیت جسمانی و توانایی کاری کاهش یابد.
درد و افسردگی رابطه تنگاتنگی با هم دارند.
درد افسردگی می آورد و افسردگی سبب تشدید حساسیت نسبت به درد می شود.
این امر میتواند در سیر بهبودی تاخیر ایجاد کند.
استرس و کمردرد
یکی از عواملی که می تواند بر روی کمر درد موثر باشد استرس است.
کمردرد نیز همانند بسیاری از عارضه ها، در زمان استرس بدتر می شود.
می توان گفت که کاهش استرس این درد را قابل تحمل تر می سازد.
سبک زندگی چیزی بیش از تغذیه مناسب و فعالیت ورزشی است.
سلامت ذهنی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی دارد.
تفکر مثبت، انجام فعالیت های تفریحی و خنده از ابزارهای کنترل استرس به شمار میروند.
فینگستن و همکاران (۱۹۹۷) بیان داشتند که درمان کمردرد با تمرکز بر روی جنبه های انگیزشی فرد و تحریک او برای انجام فعالیت ها موفقتر خواهد بود.
درمان هنگامی موثر است که ادراک فرد از ناتوانی خود به حداقل برسد.
بنابراین ادراک و تجربیات فرد مهمتر است توانایی های جسمانی او هستند.
فردریش و همکاران (۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی تاثیر طولانی مدت ترکیب برنامه های تمرینی و انگیزشی بر روی سطح ناتوانی بیماران مبتلا به درد مزمن پایین کمر پرداختند.
ارزیابی های پیگیرانه پس از سه و نیم هفته، ۴ ماه، ۱۲ ماه و پنج سال انجام گرفت.
مواردی که اندازه گیری شد شامل نمرات ناتوانی، شدت درد و توانایی کار کردن بود.
نتایج حاکی از آن بودند که ترکیب تمرین و برنامه های انگیزشی به مراتب بیشتر از تمرین به تنهایی در درمان بیماران موثر است.
پنج سال پس از انجام برنامه های تمرینی و انگیزشی، بیماران بهبود معنادار و چشمگیری را در ناتوانی، شدت درد و توانایی کار کردن تجربه کردند.
اسپالسکی و همکاران (۲۰۰۲) در بررسی طولانی مدت (دو ساله) کمردرد در کودکان دبستانی گزارش کردند که عوامل روانشناختی نقش مهمی را در تجربه کردن این درد ایفا می کنند.
خود ادراکی ضعیف از وضعیت سلامت می تواند عاملی موثر در احساس درد باشد.
داشتن اطلاعات و آگاهی راجع به کمردرد و نقش آن در درمان کمردرد
داشتن اطلاعات و آگاهی نیز عاملی تاثیرگذار در ابتلا فرد به کمردرد و درمان آن است.
هاری و همکاران (۱۹۹۷) در یک تحقیق پیگیرانه ۲۵ ساله نشان دادند که انجام فعالیت جسمانی در اوقات فراغت با سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی افراد ارتباط دارد.
تمرین و آموزش به بیماران از روشهای رایج جلوگیری از کمردرد هستند.
یک تحقیق جالب در دانشگاه ویسکانسین انجام گرفت.
یودرمن و همکاران (۲۰۰۴) به بررسی این موضوع پرداختند که آیا کتابهای آموزشی می توانند سبب تغییر رفتار و کاهش درد در بیماران دچار درد مزمن پایین کمر شوند یا خیر.
به همین منظور محققان کتابی در زمینه ویژگی های بیومکانیکی کمر و روشهای درمان فردی در اختیار ۶۲ بیمار زن و مرد قرار دادند.
این بیماران به طور متوسط ۱۰.۴ سال بود از درد پایین کمر رنج می بردند.
در ابتدا از بیماران خواسته شد کتاب را بخوانند و یک هفته پس از آن خلاصه ای از کتاب را بنویسند.
وضعیت سلامت آزمودنی ها ۹و ۱۸ ماه پس از خواندن کتاب توسط تلفن بررسی شد.
نتایج حاکی از آن بود که یک هفته پس از خواندن کتاب، این بیماران که معمولاً از داروهای مختلف در طول ۱۰ سال استفاده میکردند بهبود قابل توجهی در میزان درد تجربه کردند و عقیده ی کلی آنان در خصوص متن کتاب مثبت بود.
پس از ۹ ماه بهبود معنادار آماری در میزان درد و تعداد حملات آن گزارش شد که این بهبود پی از ۱۸ ماه نیز افزایش یافته بود.