آسیب های حسی و درکی
آسیب های حسی و درکی در سکته مغزی و مشکلات همراه آن اغلب در روزهای اولیه پس از سکته ظاهر نمی شود.
اگر هم مشخص شوند معمولا زمان تشخیص دقیق آنها مشکل است.
تحریکی که در اثر حرکت به بافت وارد میشود احساس وضعیت را در عضلات و مفاصل به وجود می آورد که به عنوان یک حس عمقی شناخته میشود.
حرکات سر و اندام ها و تغییرات تونوس عضلانی پیغام های حسی را به مغز مخابره می کند که آگاهی از بخش های مختلف بدن و ارتباط اعضا در فضا را به وجود می آورد که تحت عنوان تصویر بدنی یا ” body image ” شناخته میشود.
طرف راست مغز ما مسئول تفسیر وقایعی است که در ارتباط با بدن ما و محیط پیرامون است.
بعد از وقوع سکته به دلیل فقدان حساسیت پوستی و احساس لمس در سمت مبتلا شخص می تواند به راحتی این سمت را فراموش کند در حالی که هیچ پیغامی از مغز یا به مغز مخابره نمی شود.
افرادی که دچار همی پلژی چپ میشوند غالباً با اختلالات زیر دست به گریبانند:
1-اختلال در تصویر بدنی Body image:
ناتوانی در احساس یک اندام، درک وضعیت آن در فضا و ارتباطش با کل بدن به این معنی است که شخص از طرف مبتلای بدن خود آگاهی ندارد.
این مسئله موجب می شود که فرد اندام مبتلای خود را نادیده گرفته و از آن غفلت کند.
در صورتی که منطقه آسیب دیده در مغز خیلی عمیق و وسیع باشد شخص اشیا و چیزها را در سمت مبتلای خود نخواهد دید.
تست حس عمقی Testing for loss of properioception :
این تست از طریق حرکت پاسیو انگشت اشاره و انگشت بزرگ پا انجام می شود.
از شخص بخواهید که ابتدا حرکت را ببیند سپس چشم های شخص را بسته و حرکت را تکرار کنید.
شخص باید بگوید که حرکت انگشتان رو به پایین بوده یا بالا.
در صورتی که او نتوانست دقیقا به جهت حرکت اشاره کند می توانید تست را با مفاصل بزرگ تر انجام دهید.
تست حسی Testing for loss of sensation:
چشم فرد را بسته و قسمتی از بدنش را به آرامی لمس کنید.
شخص باید به نقطه ای که لمس شده اشاره کند.
2-ناتوانی در برنامه ریزی حرکتی برای انجام یک مهارت
برخی از افراد بعد از وقوع سکته توانایی انجام مهارت های ساده را از دست می دهند.
این افراد غالباً در برنامه ریزی و سازماندهی برای انجام یک مهارت از طریق صحیح مشکل دارند.
هر چند ممکن است بتوانند یک مرحله از آن مهارت را انجام دهند.
مثلا برای درست کردن یک فنجان چای ممکن است شکر را در قوری ریخته و فنجان خالی را با قاشق هم بزنند و چای را در نعلبکی بریزد.
گاهی حتی قادر به انجام یک مرحله از مهارت هم نیست، در این حال ممکن است تنها بگوید که چطور میخواهد آن را انجام دهد.
مثلا می خواهد خودش لباس بپوشد اما قادر به پیدا کردن آستین لباس نیست و ممکن است آستین لباس را در پایش کند یا بلوز را سر و ته بپوشد.
برای کمک به این اشخاص بهتر است فعالیت ها را به چند مرحله تقسیم کنید.
هر کدام از مراحل را چندین بار تکرار کرد تا آنکه فرد آن را آموخته و از طریق صحیح انجام دهد.
زمانی که او توانست یکی دو مرحله را به درستی انجام دهد مرحله دیگر را به آن بیافزایید تا اینکه مهارت را کاملا بیاموزد.
3-اختلالات همراه
اختلال در تصویر بدنی و فقدان حس مشکلات دیگری را نیز به وجود می آورد از قبیل:
-ناتوانی در استفاده موثر از اشیا و وسایل
–اختلالات پوسچرال (مثل انحراف جانبی تنه)
-ناتوانی در شناسایی اشیا خانه از روی شکل، اندازه، بافت، بدون دیدن و از طریق لمس کردن
-اختلال در تشخیص چپ و راست
-اختلال در جهت یابی