6 نکته مهم توان بخشی در آسیب های نخاعی

اهداف درمانی باید برای هر بیمار جنبه اختصاصی داشته باشد که این هدفگذاری بر اساس ارزیابی درمانگر از بیمار و آشنایی درمانگر با عوامل محدود کننده عملکرد بیمار می باشد. و سپس اهداف ویژه در جهت افزایش قابلیت ها و توانمندی های بیمار طرح ریزی می گردند. این اهداف به سه دسته ی بلند مدت، کوتام مدت و عمومی تقسیم بندی می گردند.
شامل کسب استقلال در فعالیت های عمکردی بیمار بر اساس قدرت عضلات و توانایی های باقی مانده فرد می باشد.
شامل تعیین بخش هایی است که با کسب استقلال در فعالیت های روزمره ی زندگی بیمار ارتباط دارد و تعیین موانع رسیدن فرد به اهداف بلند مدت و تبدیل آن موانع به مهارت می باشد.
فاکتورهای را که در مراحل تنظیم اهداف باید در نظر گرفت شامل سن، فیزیک بدنی، مسائل پزشکی، ضایعات ارتوپدیک همراه، تواناییهای درکی، مسائل روانی، اسپاستی سیتی، تحمل قدرت عضلات، دامنه ی حرکتی مفاصل و انگیزه ی بیمار می باشد.
قبل از بررسی اهداف خاص بلندمدت برای بیماران با آسیب نخاعی بدون در نظر گرفتن شدت آسیب، توجه کردن به موارد زیر اهمیت زیادی دارد:
بیمار حداکثر قدرت عضلانی را تا جایی که امکان دارد در عضلات سالم به دست آورد.
بلافاصله پس از آسیب ، بسیاری از بیماران با آسیب نخاعی در بخش های مراقبت های ویژه بستری می شوند نقش کاردرمانی از ۲۴ ساعت اول پس از آسیب آغاز می شود. جلسات کاردرمانی ۱ یا ۲ جلسه ۱۵ دقیقه ای در روز می باشد و اهداف زیر اهداف زیر را دنبال می نماید:
** نکته ی مهم:
دامنه حرکتی:
ظهور کانتراکچر و بدشکلی مفصل، اختلال در پوسچر بیمار و ظاهر فیزیکی وی را ایجاد مینماید و کارکرد را محدود مینماید.
انجام روزانه تمرینات دامنه ی حرکتی مفاصل، به جلوگیری از کوتاهی های عضلات کمک مینماید. در طی زمان بی حرکتی بیمار در تحت،تمرینات دامنه ی حرکتی مفاصل بصورت کاملا پاسیو توسط درمانگر(passive) و همچنین توسط خود بیمار(active) و یا بصورت مشارکتی توسط بیمار و درمانگر(active assistive) در سطح تحمل و قدرت بیمار دو تا سه بار در روز حداقل 5 مرتبه انجام می گیرد.
تحرک مفاصل برای تغذیه مناسب آنها ضروری است. در واقع بعضی از قسمتهای مفصل به علت این که شبکه عروقی نداشته یا شبکه عروقی ضعیفی دارند از طریق حرکات و انتقال غیر فعال مواد و مایعات تغذیه میشوند.
تمرینات باید به صورت آرام و تدریجی از ۱ تا ۳ حرکت در روز شروع و تا 10 حرکت و 3 بار در روز افزایش یابد؛ انجام نامناسب تمرینات میتواند باعث افزایش تون عضلات یا اسپاسم شود.
در بیماران تتراپلژی تقویت عضلات دلتوئید قدامی، اکستانسورهای شانه و تراپزیوس تحتانی ضروری است و در صورت وجود انقباض در عضلات اکستانسور مچ و تری سپس و لاتیسموس دورسی برای جابجایی و حرکت بیمار ضروری است.
در بیماران پاراپلژی تقویت عضلات پایین آورنده ی شانه و عضله ی سه سر بازو برای جابجایی و حرکت بیمار ضروری است.
آموزش و تسهیل سازی فعالیت های روزمره ی زندگی (Activity Daily Lving)با تجویز و بکارگیری از وسایل و تجهیزات درمانی و اسپیلنت ها باید اجرا شود.
تکنیک های بازآموزی عضلات برای مچ و آرنج باید اجرا شود.
در طی فاز تحت حاد اقدامات و بسیاری از فعالیتهای درمانی که از فاز حاد آغاز شده ادامه مییابد.
تاکید بر اقدامات تنفسی،تمرینات دامنه ی حرکتی مفاصل و قرار دادن بیمار در وضعیت های مختلف حرکتی (Positioning) همگام با برنامه های زیر می باشد.
به طور کلی باید تمرینات قرینه و دو طرفه باشند و سپس مقاومتی گردند برخی از این تمرینات شامل: