شخصی که مبتلا به سکته مغزی شده غالبا دچار مشکلاتی پس از سکته مغزی از جمله ارتباط با حرکات و حس صورت در سمت مبتلا پیدا می کند.
این مقاله بر فعالیت هایی تاکید می کند که باعث افزایش سطح عملکرد در فرد می شود . آگاهی از مشکلات حسی و حرکتی بیمار برای کسی که مسؤل مراقبت از اوست الزامی است.
بیمار مبتلا به همی پلژی راست ممکن است دارای اسپاستی شدید و مشکلات گفتاری باشد.
حال آنکه در افراد با همی پلژی چپ اسپاستی سیتی خفیف و گاهی فلاسیدیتی دیده می شوداین موارد می تواند همراه با اختلالات درکی نیز باشد.
مشکلات متفرقه پس از سکته مغزی عبارتند از:
1- اختلال در برقراری ارتباط
به دنبال سکته مغزی اختلال ارتباطی دیده می شود.
اختلالات تکلم: ناشی از آسیب به مرکز تکلم در مغز
اختلالات گفتاری: ناشی از ضعف عضلات گفتاری و تنفسی
اختلالات تکلم
الف-اختلال در فکر کردن، بیان کردن و یا نوشتن کلمات مناسب (آفازی بیانی):
شامل کسانی است که متوجه گفتار دیگران می شوند اما نمی توانند کلمات مناسبی برای پاسخ بیابند، این رایج ترین نوع مشکل ارتباطی است.
در این حالت شخص ممکن است هنگام کوشش برای صحبت کردن یک کلمه را بارها تکرار کند یا کلمات بی معنی به زبان بیاورد.
اشخاص با آسیب کمتر ممکن است قادر به صحبت کردن با استفاده از نشانه ها و جملات کوتاه باشند اما برای پیدا کردن کلمات مناسب معمولا وقت زیادی صرف می کنند.
ب-اشکال در فهم کلمات یا نوشته های دیگران (آفازی درکی)
در این حالت شخص از گفته های دیگران چیز زیادی نمی فهمد و به همین دلیل گفتار منطقی و درستی نخواهد داشت.
او ممکن است قادر به پیدا کردن کلمات مناسب نباشد و یک کلمه را بارها تکرار نماید.
در این حالت از کلمات بی معنی برای صحبت کردن استفاده می کند، این شدیدترین نوع اختلال ارتباطی است.
اختلال در تکلم غالبا در بیماران با همی پلژی راست دیده می شود.
در مبتلایان به همی پلژی چپ این اختلال به ندرت رخ می دهد.
اختلال گفتاری
این اختلال ناشی از ضعف عضلاتی است که در تنفس و صحبت کردن به کار می روند.
بعلت ضعف عضلات مربوط به لبها، زبان، کام و حنجره صحبت کردن به صورت روان و سلیس مشکل می شود.
گفتار آرام،یکنواخت و نا مفهوم می شود.در این حالت شخص ممکن است اشکال در تولید اصوات و کلمات داشته و یا گفتار راجعه داشته باشد.
اختلال گفتاری اغلب در افرادی که همی پلژی چپ دارند بوجود می آید اما در افرادی با همی پلژی راست نیز به ندرت دیده می شود.
چگونه می توان به شخصی با مشکلات ارتباطی کمک کرد؟
ارتباطات اجتماعی
باید اعضاء خانواده و دوستان بیمار بر این مطلب واقف شوند که درک و فهم و عقل و خرد او طبیعی و دست نخورده باقی می ماند، بنابراین آنها می توانند با ارتباط و همنشینی با او در منزوی نشدن و یافتن اطمینان دوباره به اوکمک کنند.
ارتباطات غیر کلامی
بیمار برای جبران ارتباطات کلامی که موقتا از دست داده است باید همه ی تلاش خود را در استفاده از معانی غیر کلامی به کار برد (مثل استفاده از حالات چهره).
کار مؤثر دیگری که می توان انجام داد استفاده از لوح ارتباطی است.
لوح ارتباطی از صفحه ای تشکیل شده است که در آن تصاویری از موارد مختلفی که ممکن است شخص به آن نیاز داشته باشد ویا توضیحاتی درباره ی فعالیت های روزمره وجود دارد.
شخص می تواند با نشان دادن و اشاره به تصاویر خواسته خود را بیان کند.
البته ممکن است بعضی از افراد به دلیل آسیب ذهنی قادر به جدا کردن تصویر مناسب نباشند و یا بدلیل اختلال بینایی در شناخت و دیدن تصاویر مشکل داشته باشند.
تمریناتی برای اصلاح گفتار
اختلال گفتاری که ناشی از اشکال حرکتی است می تواند بوسیله تقویت عضلات ضعیف از طریق تمریناتی برای زبان، لبها و فکها جبران شود.
همچنین تمرینات تنفسی و تمرینات بیان کلمات و اصطلاحات می تواند در بهبود گفتار مؤثر باشد.
2- فلج عصب صورتی
در برخی اشخاص عضلات صورتی در سمت مبتلا حرکت خود را از دست می دهند.
این افراد اغلب غمگین به نظر می رسند.
بدلیل ضعف عضلات صورتی فرد ممکن است در بستن چشم و دهان در سمت مبتلا مشکل داشته باشد همراه با مشکلاتی در بلع.
ممکن است زبان به یک طرف برگشته و تون عضلانی آن افزایش پیدا کند و بدلیل ضعف عضلات لب ها، زبان و حنجره در ادای کلمات به صورت پیوسته مشکل داشته باشد.
درمان این افراد شامل:
بازآموزی عضلات ضعیف از طریق تمریناتی جهت افزایش حرکات ابرو، چشم، بینی.
از شخص بخواهید حرکتی را انجام دهد سپس با استفاده از انگشتان خود (در صورت نیاز) به او کمک کرده و یا در مقابل حرکت مقاومت ایجاد کنید.به این ترتیب احساس حرکت را در شخص ایجاد کنید.
این حرکات می تواند در وضعیت خوابیده به پشت یا نشسته انجام گیرد.
بعلاوه استفاده از یک آیینه هم برای انجام آنها مفید است.
بیان حالت تعجب
شخص ابروهای خود را بالا ببرد بطوریکه در پیشانی چین های افقی ایجاد گردد.
اخم کردن
ابروها را به پایین و وسط آورده بطوریکه در پیشانی چین های عمودی بوجود آید.
در شروع شما می توانید با استفاده از انگشتان خود به شخص در ایحاد چروک بخصوص در سمت مبتلا کمک کنید.
فوت کردن blowing
لب ها را روی هم آورده و به گونه ها فشار بیاورید.
آویختن لب pouting
شخص نوک چانه را بالا آورده و لب پایین را جلو بیاورد و گوشه دهان را محکم پایین بکشد.
لبخند smiling
گوشه لب ها را دوطرف بالا بیاورد.
بیان حالت بی میلی exprossing of distase
شخص لبه های جانبی سوراخ بینی را بالا بکشد، بطوریکه چین های موررب در لبه ی بینی ایجاد شود.
شکلک در آوردن grimacing
لب ها را روی هم آورده و گوشه های لب را به طرفین بکشد.
تمرینات دیگر
- حرکات چشم:
الف) رو به بالا و راست حرکت دهد.
ب) رو به پایین و چپ حرکت کند.
- با شست و انگشت سبابه در مقابل بستن لبه های بینی ( هوا را به داخل بینی کشیدن) مقاومت ایجاد کنید.
- ایجاد مقاومت بوسیله یک آبسلانگ (چوب بستنی) در مقابل حرکت زبان
- شخص فک خود را محکم ببندد، فک پایین را به طرفین و به جلو حرکت دهد.
- نوشیدن از طریق مکیدن و با نی،دهان و لب ها را سفت کند.
- ماساژ عضلات صورتی با استفاده از یخ
4- اختلالات حسی و درکی
اختلالات حسی و مشکلات همراه آن اغلب در روزهای اولیه پس از سکته ظاهر نمی شود و اگر هم مشخض شوند معمولا زمان تشخیص دقیق آنها مشکل است.
5- اختلال شنوایی
به طور معمول اختلال شنوایی یک تا دو ماه بعد از وقوع سکته برطرف می شود.
در طول این مدت درک ضعیف از صدا موجب می شود که شخص صداها را به طور ناجوری بشنود.
شخص آنچه که در طرف مبتلایش گفته می شود را درک نکرده، تحمل سرو صدا برایش مشکل می شود.
6- اختلال بینایی
اختلال بینایی به دلیل اختلال در درک ایجاد می شود.
شخص قادر به دیدن هست ولی نمی تواند آنچه را که دیده تفسیر کند.
این اختلال را نباید با کوری یکطرفه میدان بینایی اشتباه گرفت.
ارزیابی اختلال بینایی
این اختلال از طریق حرکت همزمان انگشت در دو طرف میدان بینایی شخص تست می شود.
شخص حرکت را در سمت سالم خود می بیند در حالیکه حرکت در سمت مبتلا نادیده گرفته می شود.
افرادی که به وجود این ضایعه در خود آگاهی دارند با چرخش سر براحتی می توانند آن را جبران کنند و اگر از این مشکل آگاهی نداشته باشند وظیفه اعضاء خانواده است تا با آموزش، اطمینان و امنیت فرد را بالا ببرند.
7- مشکلات عاطفی و اجتماعی
بدنبال وقوع سکته فرد ممکن است در کنترل عواطف خود با مشکل مواجه شود.
در این حالت شخص حساس شده و براحتی عصبانی می شود، گریه سر می دهد، می خندد یا فریاد می زند.
در بعضی مواقع حالات افسردگی و گیجی وجود دارد؛ حتی ممکن است از کلماتی استفاده کند که شما قبلا هرگز از او نشنیده اید.
این واکنش های عاطفی می تواند مانعی برای آموزش محسوب گردد.
افسردگی بعد از سکته مغزی اختلال رایجی است و نباید فردی را که دچار افسردگی شده است را با کسی که مشکلات رفتاری دارد اشتباه گرفت.
فرد افسرده غمگین است و ممکن است برای مدت زیادی گریه کند،او نمی تواند براحتی بر غم خود غلبه کند.
شخصی که دچار مشکلات عاطفی گشته ممکن است در یک لحظه گریه کتد و در لحظه بعد بخندد، تغییرات عاطفی او بسیار سریع است.
افسردگی، اضطراب، ترس، احساس بیهودگی، عصبانیت، حالات تدافع و انکار،اینها همه موانعی هستند که موجب می شود شخص همکاری خوبی در برنامه توانبخشی نداشته باشد.
بعلاوه این مشکلات باعث بوجود آمدن اختلالاتی در عملکرد ذهنی، ارتباطی، روانی و شغلی، اجتماعی و خانوادگی نیز می شود.
چگونه می توان به فردی که دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی شده است کمک کرد؟
آموزش خانواده / جامعه
با نادیده گرفتن رفتار نامناسب و تشویق فرد به رفتار مناسب می توان تغییرات عاطفی را برطرف کرد.
برای رفع افسردگی لازم است خانواده فرد توجیه شوند به اینکه او را برای مدت طولانی تنها نگذارند و با او صحبت کنند.
حتی اگر که به نظر می رسد که گوش نمی کند یا متوجه صحبت نمی شود.
از او بخواهند در کارهای خانه کمک کند.
ملاقات دوستان و آشنایان و بیرون رفتن از خانه می تواند مؤثر باشد.
گروه های حمایتی
حمایت روانی بخصوص برای کسی که دچار مشکلات ارتباطی شده است اهمیتی خاص دارد و بهتر است او را با بیماران دیگر (مشابه خودش) مواجه کرد.
این مسئله به پیشرفت، توانبخشی و بهبودی او کمک می کند.
برای تمرین اجتماعی شدن می توان گروه های کوچکی را بطور منظم (حتی اگر ماهی یکبار باشد) ترتیب داد.