معرفی،تعریف و تاریخچه ی ماساژ

از جمله درمان هایی که امروزه در کنار درمان های طبی معمول برای بسیاری از بیماری ها استفاده می گردد،طب تکمیلی و جایگزین(C.A.M) می باشند که در اغلب موارد موثر شناخته شده اند.
ماساژ درمانی یکی از درمان های مکمل است.
مکانیسم اصلی عملکرد آن از سه طریق مکانیکی، فیزیولوژیک و روانی اعمال می گردد.
ماساژ به عنوان روشی سیستماتیک از لمس در دستکاری بافت های نرم بدن به منظور حصول اهداف درمانی زیر به کار گرفته می شود:
کلیه ی درمانگران واحدهای بهداشتی و درمانی درصدد یافتن راههای از طریق درمانهای تکمیلی برای کمک به بیماران به منظور کنترل درد و استرس ناشی از بیماری ها و جراحی … می باشند.
پژوهش های سال های اخیر، از افزایش فشارهای روحی و بیماریهای ناشی از تنش خبر می دهند.
امروزه تمایل به یافتن راه حل های سالم و غیر دارویی جهت تسکین این تنش ها فزونی یافته است.
بسیاری از افراد سرگرم بررسی جنبه های گوناگون ماساژ درمانی می باشند.
مطالعات پیاپی نشان میدهند که ماساژ درمانی اثرات مثبت فراوانی ب همه دستگاههای بدن دارد به طور مثال:
ماساژ یکی از قدیمیترین روشهای درمان است که طی قزن ها در تاریخ پزشکی از آن صحبت شده و ادعاهای زیادی در مورد کارایی آن در درمان بیماری های مختلف مطرح بوده است .
افراد با تخصص های گوناگون ماساژ را تجویز نموده یا انجام دادهاند.
بتدریج روش و تکنیک های کاربردی ماساژ در درمان بیماران تکامل یافت.
وسایل مکانیکی هم پیشرفت کرده بود، اما هیچکدام نمیتوانست جای عملکرد ماهرانه ی دست های انسان را بگیرد و حس مانورهایی که با دست می توان ایجاد کرد، را داشته باشند.
برای انجام ماساژ درمانگر باید مطالعات و دانش کافی در مورد آناتومی ، فیزیولوژی و پاتولوژی بافت های بدن داشته باشد.
هیچ دستگاه مکانیکی قادر به درک و کاربرد این اطلاعات نخواهد بود.
افراد ذی صلاح در انجام ماساژ باید تحت یک برنامه آموزشی معتبر تعلیم ببینند تا از نظر استادهای حرفه ای قابل قبول باشند.
تراپیست ها باید آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان و ارتباط بین ساختمان و عملکرد بافت های تحت درمان را در بیماری بدانند.
آنها باید پاتولوژی ضایعه را بشناسند تا بتوانند ماساژ مؤثر را بکارببرند و اثرات و نتایج مورد نظر را برای کاهش بیماری را بدست آورند.
همچنین درمانی پولاسیون صحیح بافت ها مهارت داشته باشند تا بتوانند هدف درمان را تامین کنند و در عین حال موجب صدمه بیشتر به بافت ها و بیمار نشوند.
تراپیست ها باید رفتار حرفه ای داشته باشند و با آگاهی از مسؤلیتی که در مقابل بیمار دارند به منظور تأمین آسایش وی، باید رابطه ی مناسبی با او برقرار کنند.
در طول درمان بیمار و تراپیست می توانندبا هم صحبت کنند اما وقتی که بیمار مایل به استراحت باشد بایستی از این کار خودداری کرد.
بهداشت فردی درمانگر ضروری است.
یونیفرم باید مرتب و تمیز باشد و اجازه حرکت آزادانه شانه و دست ها را بدهد.
کفش ها باید راحت با پاشنه کوتاه یا متوسط باشند.
هیچگونه وسایل تزیینی و جواهرات استفاده نشود مگر ساعت و احتمالا حلقه ی ساده ی ازدواج.
دست های تراپیست باید نرم، گرم و خشک با ناخن های تمیز و کوتاه باشد.
دست ها در حضوربیمار و یا با اطلاع او قبل از شروع درمان باید شسته شود و اگر ماساژ صورت هم لازم باشد،مجددا شسته شود.
تراپیست باید دارای شخصیتی باشد که بتواند با افراد بیمار و معلول ارتباطی مناسب برقرار کند.
داشتن خصوصیاتی مانند: تواضع، صبرو حوصله، صداقت، وظیفه شناسی، علاقه به آسایش بیمار و توانایی ابراز این مسئله با روش عاقلانه و عملی مهم می باشند.
از دیرباز به عنوان نوعی درمان مطرح بوده و مطالعات تاریخی نشان می دهد که مالش بدن در بین انسانهای اولیه و تمدنهای باستانی وجود داشته است.
هندیان از آن در ورزش های تنفسی استفاده می کردند. مصریان و ایرانیان نیز انواع مختلف ماساژ جهت درمان بکار می بردند.
بقراط (380-460 قبل از میلاد) از ماساژ آرام بعد از جا انداختن شانه استفاده می کرد.
ابوعلی سینا (980-1037) آن را برای پخش کردن مواد زائدی که درعضلات تشکیل شده توصیه میکرد؛ که باعث رفع خستگی می شد.
در کتب تاریخ پزشکی ماساژ و تمرین درمانی یکسان آورده شده است ؛ « کلین» سوئدی اولین کسی بود که سعی کرد این دو را تفکیک کند.
وی با انتشار کتاب جیبی ماساژ در سال ۱۸۹۵ جدایی این دو را بیان کرد و گفت ماساژ تمرین درمانی نیست.
در سال ۱۸۱۳ اولین کالج آموزش ماساژ در استکهلم تاسیس گردید و توسط دانشجویان این کالج ماساژ سوئدی به عنوان یک روش استاندارد به جهانیان شناسانده شد.
بین سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۹۱۸ ماساژ به عرصه پزشکی و درمان پا گذاشت و این هم زمان با شروع کار فیزیوتراپی بود.
در سال1900 «هوفا» کتاب خود به « نام تکنیک های ماساژ» را در آلمان بچاپ رسانید که هنوز هم اساس کلیه کتب درسی مرجع ماساژ به کار گرفته می شود.
سپس دکتر«منل» در سال 1917 کتاب خود به نام ” درمان فیزیکی به وسیله حرکت مانی پولاسیون و ماساژ ” را نوشت.
وی بطور مستمر در زمان حیاتش تا سال 1957 جهت آگاهی جامعه ی پزشکان با اهمیت و فواید ماساژ کوشش نمود.
از سال 1980 درمان با ماساژ به سرعت گسترش پیدا کرد و امروزه در صورتی که به خوبی و با مهارت بکار گرفته شود به عنوان بخش مهمی در حفظ سلامت و درمان مطرح می گردد.
از سال 1993 ماساژ به عنوان سومین دسته از اشکال متعدد طب تکمیلی طبقه بندی شد.
ریشه کلمه ماساژ از منابع مختلف مشتق شده است.
ریشه لاتین ماسا و ریشه ها ی یونانی ماسئین یا ماسو به معنای لمس، دست زدن، فشار دادن یا مالیدن می باشد.
فعل فرانسوی ماسر نیز به معنای مالیدن آمده است.
ریشه عربی مس یا مسح و ریشه سانسکریت مکه به عنوان فشار آرام ترجمه شده است.
در کتب قدیمی تعریف معینی از ماساژ به چشم نمی خورد. یک کتاب فرهنگ لغت پزشکی در سال ۱۸۸۶ این تعریف را از لغت یونانی به معنی مالش دادن بیان کرده است.
«ویلیام مورل» در همین زمان تعریف جامع تری را ارائه می دهد و مینویسد ماساژ عبارتست از: یک سری حرکات دستی که برای درمان بعضی از بیماری ها انجام می گیرد.
«داگلاس گراهام» از بوستون (1884-1918) ماساژرا چنین تعریف می کند: اصطلاحی است که مورد قبول پزشکان اروپا و آمریکاست و عبارت است از حرکاتی مانند:فریکشن، نیدینگ، رولینگ، پرکاشن، مانی پولاسیون که روی بافتهای خارجی بدن به روش های مختلف و به منظور درمان، آرام بخشی و تسکین درد با دست ها انجام می شوند.
در سال ۱۹۳۲ «جان اس کالتر» این تعریف را ارائه کرد: ماساژ به تعداد زیادی از حرکات دستی که به بافتها و اعضاء بدن برای مقاصد درمانی اعمال می شوند؛ اطلاق می گردد.
بهترین و کاملترین تعریف از “گرتروبرد” در سال ۱۹۵۲ بدین طریق ارائه شد: ماساژ عبارت است از یک سری مانورها و حرکات دستی که به بافتهای نرم بدن اعمال شده و میتواند اثرات درمانی روی دستگاه های عصبی عضلانی و گردش خون موضعی و عمومی، لنف و تنفسی داشته باشد.
ماساژ درمانی، روشی آرام بخش و تسکین دهنده برای رهایی از دردها، رنج ها و ارتقاء سلامت( مثل آرامش یا بهبود خواب) است.
اگرچه ماساژ را بوسیله دستگاه های الکتریکی از قبیل ویبراتوریا توربینهای هیدروتراپی میتوان اعمال کرد؛ اما آنچه در اینجا مورد نظر ماست شرح تکنیکهایی است که بوسیله دست ها بکار برده می شوند.
ممنون از مطالبتون