مشکلات توجه و کارکردهای اجرایی و رفتار در کودکان هیدروسفالی
هیدروسفالی حالتی است که بطنهای مغز از مایع مغزی نخاعی (CSF) پر شده و خیلی بزرگ میشود.
اگرچه هیدروسفالی اختلال واحدی نیست، اما این اختلال گذرا گاه نمای مشترک از شرایط مختلفی است که بر مغز اثرات و پیامدهای خاصی دارد.
بروز مشکلاتتی در زمینهی کارکردهای اجرایی و توجه و همچنین در رفتار از این دست از مشکلات هستند.
توجه و کارکردهای اجرایی
در زمینه نحوه کارکرد های عملی و توجه در کودکان هیدروسفال تحقیقات زیادی صورت نگرفته است اما در سالهای اخیر به این موضوع توجه شده است.
فلتچر و همکاران او (۱۹۹۶) شاخصهای حل مسئله، توجه تمرکز یافته و توجه انتخابی را برای تعداد زیادی از کودکان هیدروسفال شنت گذاری شده ناشی از AS,IVH,SBM, هیدروسفالهای منع شده و افراد غیر هیدروسفال اجرا کردند.
در نتیجه این پژوهش دیده شد که هیدروسفالهای شنت گذاری شده نسبت به گروههای دیگر در مهارتهای حل مسئله ضعیف تر بودند.
وقتی که کوششهای بیشتری میکردند قادر به ارائه راه حلهای درست بودند.
همچنین نسبت به گروههای دیگر هیدروسفال های شنت گذاری شده در شاخصهای توجه تمرکز یافته و انتخابی ضعیفتر عمل کردند.
احتمالا این نتیجه ناشی از نقص در حرکت و سرعت پردازش در چنین حالتی است.
در تبیین پدیده فوق باید اشاره کرد که همانند کارکردهای اجرایی، توجه یک سازه واحدی نیست.
مدلهای معاصر در فرآیند توجه تشخیص میدهند، این دو فرایند توجه، ارتباط نزدیکی با بخشهای میانی و خلفی مغز دارد.
همچنین کارکردهای اجرایی هم ارتباط نزدیکی با بخشهای قدامی مغز دارد.
در تبیین فوق و فرایندهای توجه مدل نوروسایکولوژیکی به وسیله میوسکی و همکاران (۱۹۹۶) پیشنهاد گردید.
این مدل دارای چهار مولفه اصلی است:
- تمرکز
- حفظ
- رمزگردانی
- تبدیل
1-تمرکز
مولفه تمرکز توانایی انتخاب اطلاعات هدف را از یک مجموعه از اطلاعات دربرمیگیرد.
2-حفظ
مولفه حفظ شامل نگهداری و پایداری تمرکز و هوشیاری در طول زمان است.
3-رمزگردانی
رمزگردانی یک مولفه یادگیری – حافظه ای است.
4-تبدیل
تبدیل و تغییر دادن تمرکز، سیالی و شناور بودن توجه است.
کارکرد برخی از این مولفهها همانند تمرکز در مغز خلفی است در حالی که محل کار کرد تبدیل در مغز قدامی است.
در جهت به کارگیری مدل فوق بریورا و همکاران او (۱۹۹۹) عملکرد کودکان هیدروسفال را در شاخص عملکرد مداوم در کارتهای ویسکانسین و تستهای جور کردن، کشف و جهت یابی بینایی SBM,AS با گروههای کودکان بدون آسیب مغزی اختلال کمبود توجه (بیش فعالی)، نوع ترکیبی هر دو گروه فوق و گروه کنترل طبیعی مقایسه کردند.
نتایج تحقیق فوق نشان داد که کودکان هیدروسفال بیش فعال در توجه، آسیبهای متفاوتی داشتند.
کودکان هیدروسفال در توانایی تمرکز توجه یافته، آسیب نشان دادند.
این در حالیکه کودکان بیش فعال در ظرفیت توجه تمرکز یافته توانایی لازم را داشتند اما مشکلاتی در حفظ توجه در طول زمان داشتند، به ویژه در تکالیفی که عوامل حواس پرتیهای مختلفی داشت، این مشکلات بیشتر بوده است.
از این رو کودکان هیدروسفال در تکالیف همراه با توجه که در ابتدا در مناطق خلفی مغز بوده است، مشکلاتی داشتند در حالی که کودکان بیش فعال با آن دسته از مولفههای توجه مشکلات داشتند که مربوط به نظامهای توجهی قدامی مغز بوده است.
البته در این زمینه موارد مبهم زیادی وجود دارد که نیاز به پژوهشهای بیشتر و نمونههای بیشتری است.
رفتار
نسبت به افراد جامعه در کودکان با اختلال ارتوپدیک یا نورولوژیکی، اختلالات رفتاری، به مراتب بیشتر است، از جمله هیدروسفالها نیز چنین است.
اختلالات رفتاری کودکان هیدروسفال با عوامل درمانی همچون شنت گذاری و شنت مجدد و عوامل جمعیت شناختی ارتباط دارد.
فلتچر (۱۹۹۵) دریافت که کودکان هیدروسفال شنت گذاری شده در هر دو بعد درونی و برونی اختلالات رفتاری، میزان بالاتری از این اختلالات را دارند.
تحلیلهای مدلسازی مقولهای جهت پیشبینی حضور یا عدم حضور مشکلات رفتاری نشان داد که شیوه درمان، خانواده و متغیرهای جمعیت شناختی، پیشبینی کنندههای مهمی در پیامدهای رفتاری این دسته از کودکان است.
مطالعات آینده باید رفتارهای بیشتری از این دسته کودکان را با استفاده از مصاحبه و مقیاس رتبهبندی مورد توجه قرار دهند.