3 روش درمان مهم برای کودکان بیش فعال مورد استفاده قرار میگیرد:
- محرکها
- آرام بخشها
- ضدافسردگیها
شاید شما هم مثل بسیاری از مردم از این که بدانید داروهای محرک در کمک به بیماران مبتلا به بیش فعالی، از آرامبخشها یا داروهای دیگری که برای افراد آرام به کار برده میشوند موثرتر هستند، تعجب کنید.
همانند هر موضوع پزشکی، پزشک کودک شما نیز بایستی در استفاده از دارو برای درمان بیش فعالی تنها راهنمای شما باشد.
این مقاله به منظور آشنا کردن شما با برخی از داروهایی است که مورد استفاده قرار میگیرند.
همینطور برخی موضوعات مربوط برای تصمیمگیری درباره اینکه چه داروهایی استفاده شود؟
چه مقدار دارو تجویز شود؟
و چرا داروها با این شیوه تجویز، نتیجهبخش هستند؟
این بخش برای استفاده مطلوب به عنوان یک راهنما برای کنترل یک کودک خاص کافی نیست.
لازم است شما بدانید که در صورت تغییر نوع دارو و یا زمان استفاده از آن بعد از مطالعه این مقاله، بدون مشورت دقیق پزشک کودکان ممکن است سلامتی فرزندتان را به خطر بیاندازید.
آرامبخشها
برخی پزشکان در تلاش برای کنترل بیش فعالی و مسائل مربوط به کنترل تکانه، از آرامبخشها استفاده میکنند که عموماً نتیجه چندان رضایتبخشی به دست نمی دهد.
رایجترین آرامبخش مورد استفاده، تیوریدازین (ملاریل) است.
ملاریل معمولاً برای کنترل بیقراری و در شرایطی که یک عنصر پرخاشگری عمده وجود دارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
آرام بخشهای ضعیفتر نظیر والیوم و لیبریوم داروی ضد هیستامینی نظیر بنادریل دارند، برای درمان بیش فعالی مورد استفاده قرار میگیرند.
اگرچه آرامبخشها در موارد معدودی مورد استفاده قرار میگیرند، عموما کمتر از محرکها برای درمان بیش فعالی موثر هستند.
محرکها
رایج ترین داروهای محرک مورد استفاده عبارتند از :
- متیل فنی دیت (ریتالین)
- دکسترو آمفتامین (دکسدرین)
- پمولین مگنزیوم (سیلرت)
سرآغاز استفاده از محرکها به استفاده از بنزدرین در دهه ۱۹۳۰ برمیگردد.
بنابراین پزشکان سالها تجربه استفاده از این نوع دارو را دارند.
در حال حاضر مکانیسمهای عصب شناختی اینکه «چرا محرکها به کودکان مبتلا به بیش فعالی کمک میکنند؟» کاملا روشن نیستند.
ولی چندین نظریه در این زمینه وجود دارد:
به نظر میرسد که محرکها مقدار یا کارآیی شیمایی را در سیستم عصبی مرکزی افزایش میدهند.
زمانی تصور میشد که برخی اشکالات در سیستم عصبی مرکزی کودک موجب عکس العمل کودک نسبت به داروهای محرک میباشد که این مطلب با روشی که ما انتظار آن را داشتیم تطبیق نمیکرد.
به هنگام استفاده از دارویی شبیه ریتالین برای کودکان بیش فعال، به جای اینکه آنها بیشتر تحریک و برانگیخته شوند، آرام شدند.
اکنون ما میدانیم که این موضوع هرگز یک عکسالعمل متناقض نیست.
در حقیقت وقتی به کودکان که مبتلا به بیش فعالی نیستند، دکسدرین یا ریتالین داده میشود، بهتر تمرکز میکنند.
در چند سال اخیر ما درک بهتری از چگونگی نحوه عملکرد سیستم عصبی، به دست آوردهایم.
در حالی که هیچ یک از این فرضیهها تایید نشدهاند، اما تاثیر سودمند احتمالی به طریق زیر به وقوع می پیوندد.
ما برای توجه و تمرکز بایستی فعالیتهای نامربوطی را که پیرامون آن در حال انجام است نادیده بگیریم.
شما ممکن است همانطور که این مطالب را میخوانید در یک خانه شلوغ باشید.
شاید تلویزیون یا رادیو ضبطی در حال اجرای برنامه باشد.
ممکن است زمینه صدای هواکشی در دستگاه حرارت و تهویه شما وجود داشته باشد.
اتومبیلها ممکن است در خیابان مقابل منزل شما در رفت و آمد باشند.
واضح است که با وجود سر و صدای خیلی زیاد، یا حواس پرتی بیش از حد شما نمیتوانید تمرکز کنید.
اما اغلب مردم برای تمرکز یافتن قادر به خنثی کردن یا نادیده گرفتن محرک در زمینه هستند.
ما این امر را هوشیارانه انجام نمیدهیم.
ما در نادیده گرفتن هر یک از این محرکها تصمیم گیری نمیکنیم.
سیستم عصبی ما آن را به طور خودکار انجام میدهد.
به نظر میرسد که کودکان مبتلا به بیش فعالی در انجام این امر کارایی کمتری دارند.
البته آنها میتوانند تا حدودی روی چیزی متمرکز شوند.
آنها میتوانند قدری از این شلوغی و فعالیت زمینهای را خنثی کنند، اما به اندازهای که ما میخواهیم قادر به این کار نیستند و در اینجاست که دارو مفید واقع می شود.
علت ایجاد بیش فعالی
این که چرا برخی کودکان این مشکل را دارند چندان روشن نیست و برای آن احتمالا چند دلیل وجود دارد:
در برخی موارد عوامل ارثی بارز هستند و این مشکلات ممکن است در خانوادهها نیز شیوع پیدا کند.
مشکلات زمان تولد نظیر نرسیدن اکسیژن کافی در آن لحظات، میتوانند در ابتلای کودک به بیشفعالی (مانند آن نوع از عفونت ها که میتوانند در ابتلای کودک بیش فعال سهیم باشند) موثر باشند.
با این وجود در بیشتر موارد علت ابتلا نامشخص است ولی به هر حال اثر مفید دارو را میتوان مشاهده کرد.
دارو تحریک میکند و کارایی بخشی از مغز را که به عنوان مکانیسم غربال کردن این محرکهای بیرونی است، اصلاح مینماید.
دارو یک سیستم غیر کارآمد را برای کار موثرتر تحریک میکند.
وقتی که این دارو به خوبی عمل کند، دستگاه عصبی کودک به طور عادی واکنش نشان میدهد.
اصل نظریه پیچیدهتر از این توضیح مختصر است.
یک دارو شبیه ریتالین کودکی را قادر به توجه بهتر، کنترل بهتر تکانش، حواس پرتی کمتر و بیش فعالی کمتر میکند.
همانطور که ملاحظه می کنید، این طور به نظر میرسد که دارو از طریق بهنجارسازی کارکرد دستگاه عصبی کودک، به جای آرام کردن او یا دخالت در عملکرد عادی بدن، عمل میکند.
به این دلیل است که داروهای محرک بر آرامبخشها یا داروهای دیگری که اثراتی مثل بیحال کردن یک کودک یا تضعیف کارایی دستگاه عصبی و بدن او دارند، ارجحیت دارد.
داروهای ضدافسردگی
داروهای ضد افسردگی با موفقیتی نسبی برای درمان بیش فعالی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
این داروها معمولا وقتی که محرکها مورد استفاده قرار گرفتهاند، ولی موثر نبوده و یا تاثیرات جانبی داشتهاند مورد استفاده واقع میشوند.
«ایمی پرامین (تفرانیل)» رایجترین داروی ضد افسردگی مورد استفاده است.
داروی ضد افسردگی دیگر «دسی پرامین (نورپرامین)» است.
داروی ضد افسردگی دیگری به نام بویر و پیون (ول بوترین) است که تحقیقات درباره آن نشان داده است که هنوز قدری امیدواری نسبت به مفید بودن درمان نشانههای بیش فعالی در بزرگسالان وجود دارد.
داروهای ضد افسردگی همانند محرکها زیاد موثر نیستند.
اغلب به یک دوره طولانی، (بعضی مواقع ۳ یا ۴ هفته) برای مشاهده تأثیر دارو نیازمندیم.
عامل دیگری که داروهای ضد افسردگی را برای درمان بیش فعالی در درجه دوم اهمیت قرار میدهد، احتمال تأثیرات جانبی این داروها است.
در برخی موارد داروهای ضد افسردگی اثراتی روی قلب دارند.
پزشکی که تصمیم میگیرد داروی ضد افسردگی را برای درمان فرد مبتلا به بیش فعالی تجویز کند، مجموعهای از مطالعات منظم شامل الکتروکاردیوگرام را برای کنترل قلب بیمار انجام میدهد.
داروهای دیگر
پزشکان به طور مستمر در جستجوی داروهای متنوع یا موثرتری برای درمان بیش فعالی هستند.
بیماران اغلب به ما میگویند که آنها مطالبی راجع به داروی جدید برای درمان بیش فعالی شنیدند.
این اطلاعات به طور مکرر از یک روزنامه یا مقاله یا یک مجله به دست میآید.
که حاوی گزارشی در مجلات پزشکی راجع به داروی جدیدی که کشف شده است.
و اینکه داروی مزبور در درمان برخی از نشانههای بیش فعالی موثر است.
پس از تحقیق بیشتر به انجام آزمایش هایی روی دارو، در موارد زیادی دریافتهایم که داروی مورد نظر نه تنها بیشتر موثر نبوده، بلکه حتی کمتر از درمانهایی که قبلا انجام دادهایم موثر واقع شده است.
تاثیر داروهای ضد تشنج در درمان بیش فعالی
به عنوان مثال، برای چندین سال پزشکان فکر میکردند که داروهای ضد تشنج که معمولا برای درمان بیماری صرع به کار برده میشد ممکن است به کودکان مبتلا به بیش فعالی کمک کند.
اما در حال حاضر میدانیم که این داروها مفید نیستند.
گاهگاه دارویی را مییابم که برای بیمارانی خاص یا در شرایط ویژه مفید واقع میشود.
«کلونیدین» دارویی از این نوع است.
کلونیدین عموماً به عنوان یک داروی ضد تشنج برای پایین بودن فشار خون معرفی شد.
این دارو به اندازه محرکهای روانی و ضد تشنجها در درمان بیماران مبتلا به بیش فعالی موثر نیست.
ولی وقتی کودک هم مبتلا به بیش فعالی و هم سندروم تورت باشد مورد استفاده قرار میگیرد.