اختلالات ادراکی و روانشناختی در ام.اس
ام.اس یک بیماری مزمن و غیر قابل پیش بینی است.
همین خاصیت مزمن و عیرقابل پیشبینی بودن باعث بروز مشکلات اجتماعی و عاطفی میشود.
در بیماران ام.اسی که بیماریشان در حالپیشرفت است این سوال پدید میآید که:
اختلالات درکی و شناختی در ام.اس به چه صورت است و چگونه بروز میکند؟
آیا روشهایی برای حل اختلالات ادراکی و شناختی در ام.اس وجود دارد؟
اختلالات ادراکی در بیماران ام.اس
در بیشتر بیماران مبتلا به ام.اس خصوصاً در گروهی که مدت زیادی از بیماریشان گذشته است، امکان وجود اختلالات ادراکی وجود دارد.
مطالعات MRI، احتمال درگیری لوب فرونتال و ارتباطات سوپرانوکلئار ساقه مغزی را نشان داده است که میتواند علت بروز اختلالات عاطفی و افوریا باشد.
افوریا، تحت عنوان بیاختیاری عاطفی نیز تعریف میشود که ضرورت نشاندهنده اختلال ادراکی نیست.
علت ارگانیک یا زمینهای موارد فوق باید به بیمار و خانوادهاش تفهیم شود تا بتوانند با این پدیده برخورد مناسب را داشته باشند.
افوریا میتواند برنامه توانبخشی این بیماران را به طور جدی مختل سازد؛ زیرا بیماران تمایل دارند که شدت ناتواناییشان را انکار کنند یا کم نشان دهند.
علائم اختلالات ادراکی همراه با افوریا در بسیاری از بیماران دیده میشود.
تستهای نوروسایکولوژیک شیوع بالای این اختلالات را نشان داده است.
مطالعات بر روی بیماران مبتلا به ام.اس نشان داده است که بیش از نیمی از آنها بر اساس تستهای نوروسایکولوژیک دچار اختلال ادراکی بودهاند.
در سایر تحقیقات مشکلات حافظه در ۳۷% از موارد گزارش شده است.
از آنجایی که در اغلب موارد چنین اختلالاتی به وسیله مشاهدات عینی قابل تشخیص نیست عجیب نیست که بگوییم اغلب بیماران از وجود چنین اختلالی آگاه نیستند.
بنابراین در اکثر بیماران مبتلا به ام.اس که بیماریشان مسجل است (علیرغم وجود یا فقدان علائم بالینی دال بر اختلال ادراکی) انجام تستهای نوروسایکولوژیک ضروری است.
وجود چنین اختلالاتی در افرادی که مشکوک به ام.اس هستند میتواند به عنوان یک وسیله پاراکلینیکی مطرح باشد.
اعضای تیم درمانی باید از وجود شدت چنین اختلالی آگاه باشند تا بتوانند برنامههای مناسب درمانی را انتخاب کنند.
در این موارد، طرح برنامه درمانی کامل ضروری است.
در مورد وجود اختلال ادراکی در این بیماران باید خانواده بیمار را مطلع ساخت تا در مورد تظاهرات آنها قضاوت نادرست انجام ندهند.
اختلالات ادراکی باید از مشکلات ثانویه مربوط به خستگی و افسردگی متمایز شوند.
اختلالات شناختی در بیماری ام.اس
اختلالات شناختی در ام.اس ناشی از ضایعات میلین در مسیرهای مغزی است.
این مسیرها با ناحیههای حسی – حرکتی اولیه، مراکز گفتار و یکپارچگی اطلاعات مغز ارتباط دارند.
درمان توانبخشی در این مورد باید تمامی مشکلات بیمار را در برگیرد و همانطور که ذکر شد هماهنگی تیم درمان بسیار ضروری است.
درمانگران تیم توانبخشی باید با توجه به میزان توانایی ماهیت اختلال و محیط زندگی و کار بیمار برنامههای توانبخشی و جبرانی را تنظیم کنند.
برای مثال اعمالی که به سطوح بالاتری از عملکرد شناختی نیاز دارد باید در صورت امکان در صبح انجام شوند و یا بیمار این فعالیتها را زمانی انجام دهد که احساس بهتری دارد.
باید به بیمار مشکلات مربوط به این اختلالات را گوشزد کرد و آموزش لازم را داد.
راهکارهای حل اختلالات شناختی در بیماران ام.اس
روشهای زیر برای جبران مشکلات شناختی می تواند راهگشا باشند:
- محیط زندگی فرد را باید طوری تغییر داد که باعث گیجی بیمار نشود.
- از یک وسیله کمکی برای کمک به حافظه استفاده شود ،مثل یک دفترچه یادداشت یا یک کامپیوتر کوچک
- فعالیتها را باید برای انجام دادن به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرد.
- عملکردهای شناختی مشکل بهتر است در ساعات اولیه و صبح انجام گیرد.
- در یک زمان فقط یک فعالیت انجام شود.
- زمان بیشتری برای انجام فعالیت اختصاص داده شود.
- فعالیتهای شناختی بسیار مشکل را به دیگران محول کنید.
- در صورت آموزش موضوعی به بیمار، آن را تکرار کنید.
- روان درمانی فردی یا گروهی همراه با دیدگاه حمایتی نیز میتواند درمان انتخابی محسوب شود.
شش موضوع اصلی در رواندرمانی این بیماران عبارتند از:
- فعالیت جنسی
- عصبانیت و برانگیختگی
- وابستگی
- عدم اطمینان نسبت به آینده
- پدیدهBorder line (ناتوانی ذهنی ولی غیر قابل مشاهده)
- ابهام در وضعیت سلامتی بیمار (مشکل تشخیص بیماری)
در بیمارانی که به تازگی علائم ایشان شروع شده است ۳ مورد آخر بیشتر بیشتر دیده میشود که میتواند به ناتوانی خفیف منجر شود.