آیا کودکان کم توان ذهنی مشکلات جسمی نیز پیدا میکنند؟
آیا میدانید بعد از دیدن چه علائمی در کودکتان باید به توانایی ذهنی او شک کنید؟
اکنون نوبت آن رسیده که بدانید در صورت دیدن چه علائم و مشکلاتی در کودکتان باید به توانایی ذهنی او شک ببرید و برای معاینه و بررسی بیشتر به پزشک و متخصصین مربوطه مراجعه کنید.
مهمترین علائمی که ممکن است دلیل بر کم توانی ذهنی باشد، عبارت است از علائم ظاهری و جسمی ،مشکلات حرکتی، اختلالات حسی و درکی، مشکلات گفتاری و اختلالات رفتاری که در مورد هر یک توضیح می دهیم.
علائم ظاهری و جسمی
همانطور که در مبحث طبقه بندی کودکان کم توان ذهنی بیان شد معمولاً هرچه مشکل ذهنی فرد بیشتر باشد، مشکلات ظاهری و جسمی بیشتری دارد. از جمله این مشکلات عبارتند از:
کوچکی و بزرگی بیش از اندازه ی سر که تحت عنوان میکروسفالی و ماکروسفالی نام می بریم که از همان بدو تولد قابل تشخیص می باشد. یکی از علل کوچکی و بزرگی سر زود بسته شدن و دیر بسته شدن نرمی جمجمه یا همان ملاج در نوزاد می باشد که اگر زود تشخیص داده و درمان شود میتوان از عوارض بعدی آن جلوگیری کرد.
- آب آوردگی یا هیدروسفالی که اگر به موقع تشخیص داده و درمان شود عوارض کمی به جا می گذارد.
- وزن کمتر از دو و نیم کیلوگرم در هنگام تولد که نشانه نارس بودن نوزاد است، علامت خطری است که باید مورد توجه قرار گیرد
- زردی بیش از حد نوزاد، اگر مدت زیادی طول بکشد، می تواند صدمات جبران ناپذیری به مغز وارد کند که با تعویض خون قابل درمان است.
- بی قراری و گریه های بیش از حد کودک و یا آرام بودن و بی حس و حال بودن کودک نیز میتواند علامت خطر می باشد که باید مورد بررسی قرار بگیرد.
- شکاف لب و شکاف کام که غالباً در مکیدن پستان مادر با شیر خوردن کودک، مشکل ایجاد می کند و با عمل جراحی قابل درمان است.
- بیماری های قلبی و ریوی، در بعضی از این کودکان از جمله سندروم دان ( منگولیسم) شایع است و باید تحت مراقبت و درمان پزشکان متخصص قرار بگیرند، البته این بدان معنی نیست که تمام نوزادانی که مبتلا به بیماریهای قلبی و ریوی هستند از نظر ذهنی هم مشکل دارند.
- اختلالات متابولیکی که اگر به موقع و در همان هفته های اول دوران نوزادی درمان نشود، میتواند صدمات جبرانناپذیری به مغز بزند و سبب کم توانی شدید ذهنی شود و درمان آن رژیم غذایی مناسب است که باید توسط پزشکان متخصص اطفال یا متابولیسم تجویز شود.
- تشنج های مکرر خصوصاً در هفتههای اول تولد، باید جدی تلقی شود و با دیدن اولین علائم مثل پرش دست و پا و بالا رفتن مردمک چشم ها به پزشک مغز و اعصاب مراجعه شود تا از طریق گرفتن نوار مغزی تشخیص داده و با دارو کنترل شود.
- حرکات غیرطبیعی مردمک چشم ،مثل حرکت مداوم مردمک به سمت چپ و راست و یا مات و مبهوط بودن چشم و بی حرکت ماندن مردمک ها که برای تشخیص و درمان به یک بینایی سنج یا چشم پزشک باید مراجعه شود.
- سفتی بیش از حد عضلات و مفاصل و یا شل بودن و عدم داشتن قوام عضلانی از علائم شایع در کودکان کم توان ذهنی میباشد که سبب تاخیر حرکتی در آنها میشود و از همان دوران نوزادی باید تحت درمان کاردرمانگران قرار بگیرد.
مشکلات حرکتی
تاثیر زیادی در یادگیری،کسب تجربیات مختلف در شناخت محیط دارد و همچنین ثابت شده است که هوش، اثر مستقیم بر مهارت های حرکتی دارد.
معمولاً اگر کودکان باهوش اگر دچار نقص عضو یا مشکلات عضلانی و اسکلتی نباشند ،از نظر حرکتی مخصوصا حرکت های ظریف دست، ماهرانهتر از کودکان کند ذهن عمل می کنند.
از جمله مشکلات بارز اکثر کودکان کمتوان ذهنی، تاخیر در حرکت یا خامی حرکات آنهاست یعنی این کودکان،دیرتر از کودکان طبیعی گردن میگیرند، دیرتر می نشینند و راه میروند و در انجام سایر مهارتهای حرکتی بسیار بیدقت عمل میکنند.
یکی از علتهای این تاخیر حرکتی، عدم درک درست مغز از وضعیتهای بدنی است یعنی چون کودک از نظر درکی ،ضعیف است، به خوبی نمیتواند مهارتها را تقلید کند و یاد بگیرد. از علتهای دیکر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مشکلات درکی، ضعف در حس عمقی، مشکل در جهتیابی و درک روابط فضایی،ضعف در برنامهریزی حرکتی و تعادل و عدم هماهنگی اندامها و سفت بودن یا شل بودن بیش از حد عضلات که با ارزیابی دقیق درمانگر میتوان پی برد که مشکل حرکتی کودک ناشی از کدام عوامل فوق است.
حرکت تاثیر زیادی در استقلال فرد در زندگی دارد، جابجا شدن در منزل، لباس پوشیدن، استفاده از توالت ،غذا خوردن ،به مدرسه رفتن، همه فعالیتها نیاز به حرکت دارد، بنابراین قبل از اینکه کودک را از نظر انجام فعالیتها و مهارتهای زندگی مستقل کنیم باید مشکلات حرکتی او را ارزیابی، تشخیص و درمان کنیم.
مشکلات گفتار
صحبت کردن از مهمترین راه های ارتباط انسان ها با همدیگر است.
نوزاد در ابتدای تولد با گریه کردن، این ارتباط را ایجاد می کند و خواستههایش را به ما میفهماند.
بنابراین گریه کردن نوزاد و صداهایی که با دهانش تولید میکند، مقدمه صحبت کردن اوست و رابطه مستقیمی با هوش و درک کودک دارد.
همانطور که در طبقه بندی کودکان کمتوان ذهنی گفته شد، هرچه سطح هوشی کودک پایین تر باشد، توان درک صحبتهای دیگران و بیان خواسته هایش کمتر میشود.
کودکانی که زودتر سخن گفتن را شروع میکنند، دامنه لغات زیادی دارند، زیبا و درست صحبت میکنند، معمولاً از هوش بالاتری برخوردارند.
مراحل گفتار در کودکان
- نوزاد در بدو تولد صداهای مختلف را میشنود و دوست دارد با او صحبت شود و از طریق گریه کردن، نگاه کردن، گوش کردن و لبخند زدن با اطرافیان خود ارتباط برقرار می کند.
- در حدود سه ماهگی قان و قون میکند و صداهای آشنا را می شناسد.
- اولین کلمات خود را در ماه ماهگی بیان میکند مثل “بابا”،” ماما” و تقلید صدا هایی مثل “دادا”.
- کودک یک ساله می تواند چند کلمه را به طور واضح بیان کند و صداهای مختلفی از خود تولید و به اشیاء نامبرده اشاره کند.
- بیان اولین جملات دو کلمه ای مثل” مامان رفت “در ۱۸ ماهگی آغاز میشود. در این سن یک کودک طبیعی صدای بعضی حیوانات را می شناسد، یک تا دو عضو از اعضای بدن خود را شناخته و به آن اشاره میکند ،تشکر میکند و سعی میکند آواز بخواند.
- کودکان در حدود دو سالگی و قایع را با کلمات توضیح میدهند، هم بازی های شان را به اسم صدا می زنند، در این سن تقریبا صد کلمه بیان میکنند و با آنها جملات کوتاه می سازند و دائم از اشیا را می پرسند و به خوبی و با دقت داستان گوش میدهند.
- در سه سالگی یک کودک طبیعی اشعار بچه گانه راحفظ می کند، هنگام بازی کردن با خودش صحبت میکند و تون صدایش در صحبت کردن تنظیم می شود.
- در چهار سالگی معنای کلمات را می پرسد، گذشته، حال و آینده را درک میکند و افعال را درست بیان کرده و قواعد دستوری را تقریباً رعایت میکند ولی با این وجود تا ۴ سالگی به کودک فرصت داده می شود تا اولین کلمات و جملاتش را بیان کند و اگر این سن هنوز نمی تواند صحبت کند باید به دنبال علت و درمان آن بود.
عوامل تاخیر و ناتوانی در گفتار
از عوامل اصلی تاخیر و ناتوانی در گفتار می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- عامل ارث و ژنتیک که در بعضی خانواده ها باعث می شود کودکان خیلی دیر سخن گفتن را شروع کنند، بنابراین از اقوام نزدیک خود در مورد زمان شروع حرف زدن کودکان شان سوال کنید تا از نگرانی درآیید.
- عدم برقراری ارتباط درست اطرافیان و والدین با کودک که بیشتر در خانواده هایی که والدین زمان زیادی در خارج از منزل مشغول کار هستند و یا در خانواده های آرام ،کم حرف و تک فرزند، دیده می شود، عامل دیگر تاخیر در گفتار کودکان است و تنها راه درمان این است که زمان بیشتری را به صحبت کردن، قصه گفتن و شعر خواندن برای کودک اختصاص دهید و یا را به مهدکودک بفرستید تا این نیاز از طریق ارتباط با سایر همسالان برآورده شود.
- مشکل در عضلات زبان و دهان یا اختلال در تارهای صوتی که به دلایل مختلفی ممکن است ایجاد شود و توسط کارشناسان گفتار و زبان تشخیص داده و درمان می شود.
- عواملی مثل ضربه و بیماریهای مغزی (نظیر مننژیت) نیز گاهی سبب اختلالات ای در مرکز گفتار در مغز میشود که توسط متخصصین مغز و اعصاب و گفتاردرمان ها تشخیص داده و درمان می شود.
- ناشنوایی به طور مادرزادی یا در اثر عفونت ها و بیماری های گوش، عامل دیگر تأخیر یا ناتوانی در گفتار میباشد که به وسیله متخصصین گوش و یا شنوایی سنج قابل تشخیص و درمان است.
- مشکلات رفتاری مثل ترس، خجالت و غیره نیز میتوانند عامل دیگری در تاخیر گفتار یا مشکلاتی مثل لکنت میشود که معمولاً روانشناسان تشخیص میدهند و با کمک گفتار درمانها درمان میکنند.
- پایین بودن سطح درک و هوش کودک و در نتیجه اختلال در توجه شنوایی از عوامل مهم تاخیر و مشکلات گفتاری است و بیشتر مدنظر ما در این بخش می باشد که روانشناسان تشخیص داده و با همکاری کاردرمان ها و گفتاردرمان ها به درمان آن می پردازند .
بنابراین در تشخیص و درمان مشکلات گفتاری، نیاز به یک تیم درمانی شامل متخصصین مغز و اعصاب، گوش و حلق، اطفال، روانپزشک و روانشناس، کار درمان، گفتار درمان، و شنوایی سنج و خانواده فرد می باشد.
اختلالات رفتاری
کودکان کم توان ذهنی، به علت اینکه توان تجزیه و تحلیل شرایط خودشان را کمتر دارند، نمی توانند هیجانات خود را به خوبی کنترل کنند، کارهای خوب و بد را به درستی تشخیص نمیدهند و عواقب رفتارهای خود و تاثیرات آن بی توجه هستند و اختلالات رفتاری در آنها بیشتر دیده میشود.
این کودکان معمولاً پرخاشگر،لجباز،هواس پرت، بی قرار و ناآرام هستند. رفتارهایی مثل مکیدن انگشت شست یا جویدن ناخن، شب ادراری ،چیف و فریاد کردن، خنده و گریه های بی دلیل، گوشه گیری و ترسهای غیر طبیعی در اکثر آنها دیده می شود.
اختلالات حسی
بدن ما از طریق پنج حس اصلی یعنی لامسه،حس بویایی، شنوایی، بینایی و چشایی با محیط بیرون ارتباط برقرار میکند.
تحریکات خارجی را از طریق گیرندههای مخصوص هر یک از این حسها که در پوست، بینی، چشم و زبان است، دریافت میکند.
این اطلاعات را به مراکزی که در مغز برای تفسیر هر یک از آنها وجود دارد میفرستد و پاسخ مناسب را میدهد.
این پاسخ میزان درک ما را از تحریک نشان میدهد.
اگر هر یک از این مراکز در حواس درمغز به درستی کار نکند ،با وجود سالم بودن چشم،گوش، پوست، زبان و بینی فرد نمی تواند عکس العمل و پاسخ رفتاری و حرکتی درستی به نور،صدا،لمس،مزه و بو بدهد.
همین امر سبب ایجاد اختلالات زیادی در جنبههای مختلف رشدی اعم از رشد ذهنی، حرکتی و رفتاری فرد می شود.
این اختلالات در کودکان کمتوان ذهنی بسیار شایع است.
اعضای مختلف تیم توانبخشی خصوصاً کاردرمانگران با کمک والدین میتوانند به درمان اختلالات درکی کودک بپردازند .