اختلال پردازش حسی
اختلال پردازش حسی وضعیتی است که در آن مغز در پاسخ به محرک هایی که از طریق حواس دریافت می کند دچار مشکل می شود.
برای کسانی که با این اختلال تا حدودی آشنایی دارند ممکن است سوالاتی پیش بیاید از قبیل اینکه:
آیا همهی ما حدی از مشکلات حسی را داریم؟
دخترها بیشتر به این اختلال دچار میشوند یا پسرها؟
راهی برای تشخیص این اختلال وجود دارد؟
در این مقاله ما به نکاتی اشاره میکنیم تا بتوانید پاسخ بسیاری از پرسشهای خود در رابطه با اختلال پردازش حسی را بیابید.
1-آیا همه ما حدی از مشکلات حسی را داریم؟
پاسخ ساده به این پرسش، بله است..
بسیاری از ما مشکلات پردازش حسی را تجربه میکنیم.
میزان تاثیرپذیری افراد از این حالت اغلب به آنچه که در زندگی پیش میآید وابسته است.
برای مثال وقتی که شما تحت فشار زیادی هستید و خواب کافی نداشتهاید، گاهی ممکن است از روش های مصنوعی (مانند قهوه) برای حفظ هوشیاری خود استفاده کنید و یا ممکن است نسبت به صدا و لمس بسیار حساس شوید.
احساساتی که هفته گذشته برایتان خوشایند به نظر میرسید (مثلا پسرتان شعری را با صدای بلند میخواند) اکنون به گوشتان آزاردهنده میآید، به اندازه ای که ممکن است فریاد بکشید و بخواهید صدایش را قطع کند، اما از آنجا که می دانید این احساسات گذرا هستند و نمی خواهید به احساسات فرزندتان لطمهای بزنید فقط دندان قروچه میکنید.
بسیاری از زنها گزارش میکنند که حساسیت سیستم حسی عصبی آنها در طول چرخه ماهانه افزایش مییابد.
هورمونها، مستقیماً روی سیستم عصبی تاثیر گذاشته و باعث میشود که زنها در طول این دوره کمتر قادر به تنظیم کردن محرکهای معمول روزمره باشند.
بسیاری از زنها به تجربیات معمول روزمره، مثل لمس کردن، بو کردن و صدا واکنش نشان میدهند.
در حالی که این حسها نباید در آنها حالت گریز ایجاد کند، اما آنها احساس میکنند نمیتوانند واکنش خودشان به این محرکهای معمول را کنترل کنند.
زنانی که تجربه بارداری داشتهاند احتمالاً حساسیت افراطی (به بوها و یا هر چیز دیگر) را چندین بار در طول این دوره تجربه میکنند.
مهمترین موضوع این است که بدانید آنچه شما تجربه میکنید گذراست یا با تغییر سبک زندگی میتواند تغییر یابد؛ مانند استفاده کمتر از قهوه یا و بیشتر ورزش کردن.
در حالی که در افراد مبتلا به اختلال پردازش حسی کنترل کردن این واکنشها مشکل است و یا حتی امکانپذیر نیست.
2-آیا اختلال پردازش نیز یک تشخیص واقعی است؟
بله و خیر! این اختلال هنوز وارد طبقات تشخیصی راهنمای تشخیصی و آماری که توسط انجمن روانشناسی آمریکا تدوین میشود، نشده است.
افراد مبتلا لیستی از سایر تشخیصها مانند اوتیسم، افسردگی و اختلال دوقطبی را دریافت میکنند.
ممکن است چندین سال طول بکشد تا اختلال پردازش حسی وارد این راهنما شود.
برای مثال گرچه هانس آسپرگر نشانگان آسپرگر را در سال ۱۹۴۰ شناسایی کرد اما این اختلال تا سال ۱۹۹۴ وارد راهنمای تشخیصی و آماری نشد.
در حال حاضر تلاشهایی از سوی شبکه پردازش حسی و دیگر گروهها جهت وارد کردن اختلال پردازش حسی در راهنما صورت گرفته است.
بیش از ۳۰ سال است که اختلال پردازش حسی از طرف والدین و درمانگران شناسایی شده است.
گاهی اوقات این تشخیص، یک تشخیص ثانویه است.
برای مثال، ممکن است کودک اوتیسم را به عنوان تشخیص اولیه داشته باشد و اختلال پردازش حسی را به عنوان تشخیص ثانویه دریافت کند (جامعه پزشکی، تشخیص ثانویه را به عنوان تشخیص همزمان میشناسد).
از آنجا که اختلال پردازش حسی هنوز بخشی از راهنمای تشخیصی نیست، متخصصین پزشکی، اغلب دچار سوء تشخیص شده و یک کودک مبتلا به این اختلال را به عنوان کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی، افسردگی ،اضطراب و دیگر تشخیصها که تشخیصهای رسمی هستند بشناسند.
این مسئله یکی از دلایل احساس اضطرار انجمن کاردرمانی برای ورود هر چه سریعتر اختلال پردازش حسی به راهنمای تشخیصی و آماری است.
امید بر این است که از سوء تشخیص کودکان مبتلا به این مشکل جلوگیری شده و کمک شود تا این افراد درمان درستی دریافت کنند.
3-آیا ممکن است کودکی بدون وجود سایر اختلالات همزمان، فقط مبتلا به اختلال پردازش حسی باشد؟
از آنجا که اختلال پردازش حسی نوع آسیب عصبشناختی قلمداد میشود، همیشه شانس اینکه دیگر پایههای عصبشناختی مسئول مشکلات پردازش حسی باشند وجود دارد.
برخی از معمولترین علل قابل ردیابی در این اختلال شامل: صدمه ظریف مغزی در طول تولد، تولد زودرس، فقدان مواجه حسی (مانند کودکان موسسهای) و عوامل محیطی مانند مواجهی جنین با الکل است.
همچنین ممکن است این اختلال مربوط به تشخیص سندروم X شکننده، اختلال طیف اوتیسم، اختلال نقص توجه و اختلال نقص توجه/بیش فعالی باشد.
4-آیا ممکن است کودک علاوه بر اختلال پردازش حسی تشخیص دیگری نیز داشته باشد؟
بله. از آنجا که اختلال پردازش حسی هنوز تشخیص رسمی نیست، متخصصین پزشکی اغلب این اختلال را به عنوان یک تشخیص احتمالی برای مشکلات کودک در نظر نمیگیرند.
احتمال زیادی وجود دارد که از اختلال پردازش حسی چشمپوشی شده و تشخیص دیگری مد نظر قرار گیرد.
همچنین یک کودک میتواند علاوه بر یک تشخیص اولیه مانند اوتیسم یا اختلال نقص توجه/بیش فعالی، تشخیص ثانویه اختلال پردازش حسی را نیز دریافت کند.
هنگامی که مشکلات پردازش حسی وجود دارد، کودکان مبتلا ممکن است دچار سوء تشخیصهایی مانند اختلال نقص توجه/بیش فعالی و یا دیگر تشخیصها شوند.
5-آیا پسرها بیشتر از دخترها از اختلال پردازش حسی رنج میبرند؟
همانند بسیاری از اختلالات دارای اساس عصب شناختی (اوتیسم، نشانگان آسپرگر و اختلال نقص توجه/بیش فعالی) میزان شیوع این اختلال در دو جنس متفاوت است.
تجربه من و گزارش بسیاری از همکاران نشان میدهد که، پسرها بیشتر از دخترها به کار درمانگرها ارجاع داده میشوند.
اگرچه به نظر می رسد که پسرها بیشتر از دخترها تحت تأثیر اختلال هستند، در واقع ممکن است “رفتار پسرانه” با مشکلات حسی اشتباه گرفته شود و نیز برخی رفتارهای طبیعی که به دخترها نسبت داده می شود ممکن است مشکلات حسی را بپوشاند.
برای مثال، پسرها تمایل به جستجوی محرکهای حسی بسیار شدید دارند، در نتیجه رفتار بهنجار یک پسر ممکن است اشتباها به عنوان اختلال پردازش حسی قلمداد شود.
از طرف دیگر، دختری که مشکلات هماهنگی دارد یا کنترلی روی بدن خود ندارد ممکن است در گوشهای بنشیند و در بازیها شرکت نکند، ولی اینگونه برداشت شود که این دختر علاقهای به فعالیتهای جسمانی ندارد، در حالی که علت اصلی شرکت نکردن کودک در بازی اختلال پردازش حسی است.
دلیل دیگری که باعث میشود این اختلال در پسرها بیشتر دیده شود، این است که محرکهای حرکتی ظریف و مهارتهای دیداری-حرکتی در پسرها کمتر از دخترها رشد میکند، در نتیجه آنها دائماً در مهارتهای دیداری-حرکتی و حرکات ظریف مشکل دارند.
مانند نوشتن، کپی کردن اطلاعات از تخته سیاه، استفاده از قیچی و تمام فعالیتهای دیگری که ما برای قضاوت در مورد تواناییهای تحصیلی کودک در سالهای اولیه مدرسه به کار میبریم.
6-به نظر میرسد که اختلال پردازش حسی رو به رشد است، آیا این مطلب حقیقت دارد؟
در طول چند سال گذشته، افزایش زیادی در تعداد مراجعین دارای اختلال پردازش حسی مشاهده شده است و چندین تن از همکاران من نیز چنین روندی را گزارش نمودهاند.
دلایل مختلفی ممکن است وجود داشته باشد.
اولا آگاهی جامعه از این اختلال افزایش یافته است و افراد متوجه میشوند که کدام رفتارها نشانه این اختلال است.
ثانیاً سبکهای زندگی در حال تغییر است. در حدود ۲۰ سال گذشته جامعه به فضاهای داخلی محدود شده و بسیاری از کارها و سرگرمیها درون محیطهای بسته انجام میگیرد.
این اتفاق به این معناست که مغز و بدن کودکان در فعالیتهایی که رشد سالم سیستم عصبی را افزایش میدهد، درگیر نیست.
بسیاری از درمانگران حوزه پزشکی معتقدند که تغییر سبک زندگی منجر به این مشکلات در کودکان شده است.
نکته مثبت این است که میتوان با وارد کردن فعالیتهایی که رشد سیستم عصبی را در جریان زندگی روزمره کودکان تسهیل میکند، با این مشکلات مقابله کرد.
7-آیا میتوانیم مشکلات پردازش حسی را در نوزادان مشاهده کنیم؟
بله، اما ممکن است والدین ندانند که رفتارهای نوزادشان نشانه اختلال پردازش حسی است.
اغلب هنگامی که کودک بزرگتر شده و یک درمانگر شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد رفتارهای دوران نوزادی میکند، تصویر این اختلال واضحتر میشود.
در زیر فهرستی از رفتارهایی که ممکن است نشانه مشکلات پردازش حسی در نوزادان باشد ارائه شده است:
- افراد نمیتوانند نوزاد را آرام کنند.
- وقتی در آغوش گرفته میشود، کش و قوس میرود.
- هنگامی که کودک را تکان میدهند، جیغ میکشد.
- ترجیح میدهد که در رختخواب باشد و خودش را آرام کند تا اینکه کسی او را در آغوش بگیرد یا تکان دهد.
- مشکلاتی در مکیدن و تغذیه از پستان مادر دارد.
- واکنشهای طبیعی درد را نشان نمیدهد، مثلا هنگام واکسیناسیون گریه نمیکند.
- از آب و البسه خاصی که کودکان دیگر آنها را آرام بخش میدانند، انزجار دارد.
نوزادان مبتلا به اختلال پردازش حسی بیشتر احتمال دارد که در معرض مشکلات چرخهی منظم خواب/بیداری بهنجار قرار داده داشته باشد.
همچنین، والدین رفتارهای دیگر نیز گزارش میکنند، مانند کودکی که سر خود را به صورت مداوم به تخت میکوبد و یا پیوسته در حالی که نشسته است خود را تکان میدهد.
ممکن است در این کودکان فعالیتهای حرکتی نیز به تاخیر بیفتد، مانند کودکی که باید بتواند اشیا را بگیرد و چنگ بزند، اما دستانش را مشت میکند یا در کنار خود نگه میدارد.
این نوزادان ممکن است نتوانند از هر دو دست به طور همزمان برای گرفتن بطری، سینه خیز رفتن، یا کشیدن خود برای ایستادن، در دامنهی سنی مناسب استفاده کنند.
اگر احساس میکنید که روند رشد کودکتان خیلی درست نیست، به یک متخصص اطفال مراجعه کنید تا احتمال این اختلال را وارسی کند.
8-چه زمانی میتوان اختلال پردازش حسی را تشخیص داد و درمان کرد؟
از آنجا که هیچ آزمایشات خونی، کوروموزومی، یا روشهای پزشکی مشخص دیگری برای تشخیص اختلال پردازش حسی وجود ندارد، تشخیص این اختلال با جمعآوری مجموعهای از رفتارها و گروهبندی رفتارهایی که نشان دهنده اختلال پردازش حسی هستند، صورت میگیرد.
در مواجهه با هر کودک، باید اطمینان حاصل شود که انواع علل طبی، نقشی در بروز مشکلات رفتاری ندارد، سپس روند رشد سیستم عصبی کودک بررسی میشود تا تشخیص گذاشته شود.
این فرایند نیاز به زمان و تصمیمات معینی دارد.
اگر سوالاتی در مورد رشد کودکتان دارید، تماس گرفتن با یک درمانگر و یافتن روشهایی برای کمک به او مفید است.
شاید از این طریق روشها و نظرات بسیار سادهای پیشنهاد شود که به وسیله آنها به شما و فرزندتان کمک شود.
9-به من سفارش شده که پسرم را پیش یک کاردرمانگر ببرم. کاردرمانگر کیست؟
درمانگران افراد آموزش دیدهای هستند که به منزله واسط بین پردازش اطلاعات سیستم عصبی و تواناییهای عملکردی واقعی، نقش ایفا میکنند.
هدف آنها کمک به بیماران است تا از زندگی مستقل، مولد و رضایت بخشی برخوردار شوند.
آنها با افرادی کار میکنند که دچار ناتواناییهای هیجانی، رشد فیزیکی یا ذهنی هستند.
آنها کمک میکنند تا این افراد مهارتهای تحصیلی/شغلی، بازی و زندگی روزمره خود را ایجاد کنند، بهبود بخشند یا نگهداری کنند.
کاردرمانگران به بیمارانشان کمک میکنند تا بتوانند مهارتهای حرکتی پایه و توانایی استدلال خویش را ارتقا بخشند و کارکردهای از دست رفتهشان را ترمیم کنند.